جدول جو
جدول جو

معنی ابراهیم قویری - جستجوی لغت در جدول جو

ابراهیم قویری(اِ مِ قُ وَ)
یکی از مترجمین و نقلۀ کتب از زبانهای دیگربه عربی، مکنی به ابواسحاق. او از کسانی است که علم منطق را در اسلام ترویج و تدریس کرده و ابوبشر متی بن یونس شاگرد او بوده. کتاب تفسیر قاطیغوریاس مشجر (جواهر و اعراض) ، کتاب باریمیناس (قضایا) ، کتاب انالوطیقای ثانی از اشکال جمیله، مشجر (قیاس) تصنیف کرده لیکن بواسطۀ ابهام و اغلاق عبارت، کتب او متروک ماند. (قفطی). و ابن الندیم کتاب انالوطیقای ثانی مشجر و تفسیر سوفسطیقای ارسطو را نیز از کتب او نام میبرد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ مِ قَ)
ابواسماعیل ابراهیم بن سلیمان قطیفی بحرانی. فقیه شیعی، معاصر با محقق ثانی. در قرن دهم هجری در نجف میزیسته. از کتب او رسالۀ سراج الوهاج در رد خراجیۀ محقق ثانی، معروف است و به طبع رسیده و دیگر الهادی الی سبیل الرشاد فی شرح الارشاد و نفحات الفوائد و رساله ای در احکام رضاع و شرح الفیۀ شهید و تعلیقات بر شرایع و ارشاد و غیر آن. وی تا سال 944 ه. ق. حیات داشته
لغت نامه دهخدا
(اِ مِ قَزْ)
سید ابراهیم بن سید محمد باقر قزوینی. فقیه شیعی. پدرش از قزوین به کرمانشاه منتقل شده بعض شاهزادگان را تعلیم میداده. سید ابراهیم از کودکی به عراق رفت و فقه آموخت. خانوادۀ او مشهور به بیت قزاونه از محترمین خاندانهای عراقند. سید ابراهیم بزودی در علم شهرت یافت و بواسطۀ حسن اخلاق و خیرخواهی و بی طمعی مورد توجه واقعگردید و ریاست شیعه بدو منتهی شد. او رعایای ایران را که در عراق ساکن بودند حمایت میکرد و سور و قلعۀسامرا بناکردۀ اوست، و انفاقات بسیار داشت. حکام عثمانی سید را احترام میکردند و سخنان او را می پذیرفتند. در سال 1264 ه. ق. به وبا درگذشت. از کتب اوست: نتایج الافکار. ضوابط در اصول. دلائل الاحکام در فقه
لغت نامه دهخدا